«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج جلوهگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیتالله مظاهری را با عنوان «تجسم عمل ربا در قیامت» میخوانید.
آیه دیگری از قرآن کریم میفرماید: افراد رباخور، در روز قیامت مثل دیوانهها وارد صف محشر میشوند، نظیر آدم مستی که نمیتواند خودش را بگیرد، این طور وارد صف محشر میشوند؛ «الذین یأکلون الربا لا یقُومُونَ إِلَّا کما یقُومُ الَّذِی یتخبطه الشَّیطانُ مِنَ الْمَسَ».
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: در معراج مردمی را دیدم که به علت بزرگی شکمشان هرچه تلاش میکردند، نمیتوانستند از جای خود برخیزند، به جبرئیل گفتم، آنها چه کسانی هستند؟ گفت: آنان رباخوارانند و به آیه «الذین یأکُلُونَ الربا لا یقومون...» اشاره کرد.
اگر انسان غیرت دینی داشته باشد، احتمال عقوبتهای ربا نیز باید او را بکشد، زیرا دقآور است، ولی باید دانست که تبعات ربا، احتمال نیست، بلکه حقیقتی است که قرآن کریم به صورت قطعی و یقینی بیان میفرماید. گناه ربا خیلی بزرگ است و اینکه قرآن کریم میفرماید: افراد رباخور دیوانهوار به صف محشر میآیند، تجسم عمل خودشان است؛ زیرا این اشخاص در دنیا با حرفهای دیوانهوار و با کلاه شرعی ربا را توجیه میکنند و میگویند چه فرقی بین معامله و رباست؟ قرآن کریم در ادامه آیه شریفه همین را بیان میفرماید: «ذلک بأنهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبا».
یعنی این عقوبت آنها برای این است که میگفتند، داد و ستد و ربا فرقی ندارد. سپس میفرماید: «أحل الله البیع وحرم الربا». فرقش این است که خداوند معامله را حلال کرده، برای اینکه مصالح اجتماعی دارد و ربا را برای مفاسد اجتماعی آن حرام کرده است. هشام بن حکم میگوید، از امام صادق(ع) پرسیدم: چرا ربا حرام است؟ فرمودند: اگر ربا حلال بود مردم کسب و کار و تجارت را که مورد نیاز جامعه است رها میکردند؛ یعنی تن به کار و تلاش نمیدادند و چرخ اقتصاد جامعه فلج میشد.
امام رضا(ع) نیز در پاسخ کتبی به یک سؤال، برخی از دلایل تحریم ربا را متذکر شدهاند. از جمله میفرمایند: دلیل حرام شدن ربا، تلف شدن و نابودی اموال مردم برافتادن نیکوکاری و کار خیر، رغبت مردم به سودخواری، ترک قرض الحسنه و شیوع فساد و ظلم است. ربا، عامل بیبرکتی؛ قرض الحسنه، سبب جلب برکت است. قرآن کریم راجع به ربا تهدید سنگینی هم دارد. میفرماید: «یمحق الله الرّبا ویربی الصدقات».
خداوند سبحان ربا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد. به بیان دیگر، ربا، برکت را از بین میبرد و قرض الحسنه و صدقه، به زندگی انسان برکت میبخشد. به تجربه اثبات شده است که اموال حاصل از ربا اگر در حیات رباخور نابود نشود به ورثه و فرزندان وی وفا نخواهد کرد و علاوه بر اتلاف، سبب ایجاد اختلاف، تفرقه و بروز گناه در بین آنان خواهد شد. گاهی مشاهده میشود. افرادی ثروت فراوانی دارند، اما با بدبختی زندگی میکنند و زندگی آنها از هر مسکینی سختتر است. این نشانه بیبرکتی است.
پس کسانی که دوست دارند، اموالشان پربرکت باشد و از آن لذت ببرند، آنان که به دنبال خوشبختی و تأمین آینده پسندیده و نیکو برای فرزندان خود هستند باید از ربا اجتناب کنند و به صدقه و قرض الحسنه اهمیت بدهند. خداوند متعال وعده داده است که قرض الحسنه را چندین برابر جبران کند. قرآن شریف در آیهای میفرماید: «مَنْ ذَا الَّذِی یَقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضَاعِفَهُ لَهُ أضعافاً کثیرَةً وَاللَّهُ یَقْبضُ وَیَبْصُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ».
بر این اساس آنچه انسان برای خدا به دیگران قرض بدهد، در واقع به خداوند سبحان قرض داده است. خداوند نیز وعده داده است که چندین برابر آن را جبران کند این چندین برابر نیز با توجه به میزان خلوص افراد و محل مصرف قرض متنوع است. بعد هم میفرماید: خداوند میتواند تنگی یا گشایش در زندگی شما ایجاد کند، یعنی از ترس فقر، قرض و صدقه را ترک نکنید که گشایش امور به دست خداست. امام صادق(ع) از زبان نورانی پیامبر اکرم(ص) روایت میکنند که صدقه، ده برابر و قرض به دیگران هیجده برابر پاداش دارد، حتی اگر در قرض قدرت خرید کم شود، برکت الهی جبران آن را خواهد کرد؛ مشروط بر آنکه قرض الحسنه برای خدا باشد.
معلوم است که اگر صاحب پول، با پولش کار کند یا سرمایهای بخرد، مثلاً در مدت یک سال، سودی به دست میآورد و چنانچه قدری از پول را قرض بدهد، سر سال، همان پول به او برمیگردد و با توجه به تورم از ارزش آن کاسته میشود، اما برکاتی در زندگی نصیب وی میگردد که با این سودهای ظاهری قابل مقایسه نیست، ضمن آنکه از قرآن کریم و روایات به خوبی استفاده میشود که جبران سودهای ظاهری نیز در قرض الحسنه خواهد شد.
نظر شما